توضیحات: یک روز بارانی بود که دیدم کایرا فلو دوربین را از کنار خیابان پرچم گذاری می کند. سوار ماشین شد و از لزبین احساسی من خواست تا او را به زنوجمو برسانم ، شهری سه ساعت دورتر! قطار کایرا لغو شده بود و او به من گفت که من تنها راه خانه هستم. هزینه این سفر تنها 20000 تا 25000 کرون بود ، اما وقتی کایرا لباس صورتی خیس خیس خود را از تن خارج کرد و من سینه های زیباش را دیدم ، جایگزینی پیشنهاد کردم. کیرا سهام را بالا برد و به من گفت که خروس من را می مکد. جایی را پیدا کردم که بتوانم پارک کنم چون او گربه اش را برای من گرم می کرد. در صندلی عقب من او را محکم لعنتی کردم ، سپس او توپ های من را مکید تا من به دهان او آمدم!
فیلم های بزرگسالان برچسب #fakehuboriginals #تدوین انتخاب سردبیران بررسی