توضیحات: بنابراین وارد اتاق خواهر خواهرم شدم تا ببینم آیا او برای آخر هفته بزرگ خود با پدرخوانده واقعی اش آماده است یا خیر. آن وقت بود که من به طور تصادفی او عکس سکسی لز را نیمه برهنه و در حال تغییر لباس دیدم. به نظر می رسید که آریا دوست داشت من او را برهنه ببینم و شروع به معاشقه زیاد با من کرد ، کاری که او هرگز واقعاً انجام نداده است. من فکر می کردم او واقعاً از جرات من متنفر است. اما من حدس می زنم نه. او در ادامه به من گفت که او واقعاً علاقه زیادی به من داشته است و فکر می کرد که مدام سوار خروس من می شود. البته من کمی احساس ناخوشایندی کردم و به او گفتم این فقط یک فانتزی است و می گذرد. اما بعد بچه هایش را بیرون کشید و دستم را گرفت و مرا مجبور کرد به سینه های کاملش دست بزنم در حالی که خروسم را به بیرون از شلوار جینم مالید. سینه هایش بی نقص بود و من در مدت زمان کوتاهی احساس سوزش کردم. یک ثانیه بعد او روی زانو افتاد و شروع به مکیدن خروس و توپ های من کرد. خیلی خوب بود ، بعد آریا شروع کرد به فحش دادن به من که باورنکردنی بود. پس از آن او به من گفت که می خواهد به من یک پیاده روی بدهد. من کی هستم که حاضر نیستم به او اجازه دهم. سپس او از من التماس کرد که سوار دیک من شوم و من به او اجازه دادم. من حدس می زنم که ما کمی بلند بودیم و پدرخوانده اش به دنبال او به در زد. او نمی خواست متوقف شود بنابراین او را فرستاد و دستور داد به او ضربه بزنم. بعد از چند دقیقه می خواستم بیرون بروم اما او اصرار کرد که بارم را درونش شلیک کنم. ما هر دو توافق کردیم که این راز کوچک خود را حفظ کنیم. مرد من نمی توانم صبر کنم تا او از سفر آخر هفته برگردد زیرا من واقعاً می خواهم دوباره او را لعنت کنم.
فیلم های بزرگسالان برچسب #تاکسی #نیکی فاکس بررسی