توضیحات: یک سفر مدرسه وجود دارد و دانش آموزان و معلم در یک هتل اقامت می کنند ، اما اتاق کافی نیست ، بنابراین معلم باید اتاق خود را با یک دانش آموز تقسیم کند. آنها از یک تخت استفاده می کنند ، اما معلم به دانش آموز هشدار می دهد که در کنار تخت خود بماند. او عادت دارد برهنه استراحت کند ، اما این بار به خاطر دانش آموز ، با روپوش هتل می خوابد. بعداً ، زنگ تلفن معلم (پیامک) ، دوست پسر او است. او به او پیام داد و گفت که او در اتاق هتل است و همه چیز خوب است. دوست پسرش می گوید دلش برایش تنگ شده و از او عکس می خواهد. او نمی داند چگونه رد کند زیرا نمی خواهد به او بگوید که یک دانش آموز با او در یک تخت خواب است. بنابراین ، او لباس حمام خود را کمی باز می کند و تصاویری را نشان می دهد که سینه هایش را نشان می دهد. او فکر کرد دانش آموز در حال چرت زدن است اما او اینطور نیست. او متوجه می شود که دانش آموز به او نگاه می کند و تا جایی که می تواند روپوش حمام خود را می بندد. او به دانش آموز می گوید که چیزی نگوید و دوباره به استراحت بپردازد. دانش آموز می گوید به کسی نمی گوید مگر با یک شرط. معلم چیزی شبیه این می گوید: چه چیزی را القا می کنید؟ داشتن رابطه جنسی با شما؟ دیوانه ای؟ اون اتفاق نمی افته! دانش آموز می گوید که سپس می خواهد او را برهنه ببیند. معلم به او می گوید نه ، اما با زنگ تلفن همراه او قطع می شود (دوست پسر در حال تماس است). او در حالی که به دانش آموز اشاره ای می کند تا سکوت کند ، منتظر بماند و وقتی او تماس را با او تمام می کند ، صحبت را ادامه می دهد. دوست پسر او. او با دوست پسر خود صحبت می کند ، در حالی که دانش آموز از موقعیت استفاده می کند ، دست خود را روی پای او می گذارد و شروع به بالا رفتن در داخل لباس حمام می کند. معلم به او خیره می شود و سعی می کند در حالی که به صحبت با دوست پسرش ادامه می دهد ، دست او را دور نگه دارد. دانش آموز دست خود را روی واژن او گذاشت و به آرامی شروع به خودارضایی کرد. او در ابتدا بسیار عصبانی می شود و سعی می کند او را متوقف کند ، اما احساس خوبی دارد. او در مورد کاری که انجام می دهد دچار اختلاف است ، اما همچنان با دوست پسر خود صحبت می کند و ناله اش را در سطح پایینی نگه می دارد تا دوست پسر او متوجه نشود چه اتفاقی می افتد. او هنوز درگیر است اما شاخ است ، بنابراین دست خود را در آلت تناسلی دانش آموز گذاشت و به آرامی شروع به خودارضایی کرد. این تصمیمی اشتباه بود ، او را بیشتر شگفت زده می کرد تا دیگر نتواند مقاومت کند ، بنابراین تنها چند ثانیه پس از لمس آلت تناسلی دانش آموز ، تماس تلفنی را ناگهان تمام می کند ، تلفن را روی تخت می گذارد ، و او کاملاً ناامید از شهوت می رود. آلت تناسلی دانش آموز او لباس زیر دانش آموز را در می آورد و شروع می کند به دادن یک بادبادک به زندگی او بستگی دارد. او آلت تناسلی خود را می مکد و به دانش آموز می گوید که او خیلی به آلت تناسلی نیاز دارد. تلفن شروع به زنگ زدن می کند و او تماس می گیرد و به دوست پسرش می گوید که باتری آن تمام شده است و او مجبور است تلفن همراه را به شارژر متصل کند در حالی که ادامه می دهد مکیدن آلت تناسلی دانش آموز او به دانش آموز زمزمه می کند که به آلت تناسلی خود نیاز دارد. بدون انتظار برای پاسخ ، او از دانش آموز بالا می رود و آلت تناسلی او را در واژن خود معرفی می کند و شروع به سوار شدن بر آلت تناسلی دانش آموز می کند. او لباس حمام خود را در نیاورده است. او نمی تواند ناله اش را در سطح پایینی نگه دارد ، اما سعی می کند. پس از مدتی سوار شدن ، لباسهای حمام خود را باز می کند دختر های لزبین در حالی که شروع به سوار شدن شدیدتر می کند. (برای قسمت سواری من چیزی شبیه به این را می خواهم:
فیلم های بزرگسالان برچسب #mylfxkarupsolderwomen #کتی بهشت بررسی